مانیا مانیا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

سلام کوچولوی مامان

عید و تعطیلات هم تموم شد

1392/1/15 13:25
نویسنده : م.م
3,089 بازدید
اشتراک گذاری

سیزده بدر امسال رفتیم سمت خانواده شوهر

شیطون بلا خانوم یه ثانیه همه استراحت نکرد از ساعت 12 تا هشت شب که اونجا بودیم یکسره در حال شیطونی و قدم زدن بود من بیچاره هم دنبالش یا تو بغلم دریغ از یه لیوان آب یا چای

دیگه کمر برام نمونده بود باباییت که اول رفت دنبال فوتبال و عشق و صفا یادش رفت دخترکش چقدر شیطونه و مامانی بیچاره کمر درد داره

بعدش با کمی غر و لند من بابا هم دست از بازی کشید و یه کم به مانیا رسید

این دخملک که هر چی توپ بود بغل میکرد و میگفت بیا عزیزم دوست دارم میخوامت بیا بغلم ... تمام هیکلشو به گند کشیده بود شاید بگم بیشتر از ده بار دست و صورتشو شستم

متاسفانه ما که رفتیم مانیا سرماخوردگی و سرفه داشت از وقتی هم برگشتیم به نظرم بدتر شده چون کمی خوب شده بود ولی انگار رفته سر پله اولش

خودم هم عصری سردم شده بود لباس هم نبرده بودم از اونروز هم شدیدا گلودرد دارم که نه بهتر میشه نه بدتر خسته ام کرده حالا نمیدونم خودم سرما خوردم یا از مانیا گرفتم

بین التعطیلین هم که دولت هر کی خواست نیاد میتونه از مرخصیش استفاده کنه منم موندم خونه تا شنبه

از شنبه هم قرار شد مانیارو ببرم پیش مریم خواهرم ازش نگهداری کنه فکر کنم دوران سخت و پردردسری پیش رو دارم ولی چاره ای هم ندارم مامان نمیتونه نگهش داره منم پرستار پیدا نکردم

انشاءآله هرچی پیش آمد به صلاح و مصلحت باشه خدا هم صبر و طاقتمو بیشتر کنه

 

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

دخمل
16 فروردین 92 0:04
سلام خانومی ببخشید تو تاپیک نموندم
من گذاشتم مهدکودک آرین یه کوچه کنار شهرداری منطقه 10 (منظریه) شنبه اولین روزیه که میبرم اونجا آخه مادرشوهرم دیگه نمیتونه نگه داره دیابت داره ودیگه سختشه بازم اگه سوالی بود درخدمتم
راستی سال نوتون مبارک از طرف منم گل دخترت رو ببوس



ممنون از راهنماییت امیدوارم بهترین راهو انتخاب کنم
سال نو تو هم مبارک انشااله سال خوبی برای همه باشه


مامان کیان کوچولو
16 فروردین 92 19:13
عزیزم نگران نباش .. به هر حال میگذره .
مهد هم میتونی بذاریش کوچولو رو


سلام دوستم ممنون

لطف کردی پیغام گذاشتی